سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر چیزی کمیاب گردد عزیزتر می شود، جز دانش که هر چه فراوان گردد گرامی تر شود . [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 91 مهر 3 , ساعت 8:48 صبح

سخت ترین و حرفه ای ترین عملیات خاکی آبی کدام عملیات بود؟

سخت ترین عملیات کربلای 4 بود،عملیاتی پیچیده و حرفه ای. این عملیات آن قدر پیچیده بود که اگر به موفقیت کامل می رسید،بدون شک بدنه ارتش عراق در هم کوبیده می شد.قرار بود در این عملیات 80 هزار نفر اسیر گرفته شوند.یعنی معادل 5 برابر عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر و 6 برابر عملیات فتح المبین.علاوه بر این عملیات کربلای 4 بسیار هم پرهزینه بود.آن موقع می گفتند نزدیک به 2 تا 4 میلیارد دلار برای این عملیات هزینه کرده اند.

گفتید عملیات به موفقیت نرسید، قضیه از چه قرار بود؟


متاسفانه عملیات لو رفت. زمانی که ما برای شناسایی جلو رفتیم متوجه شدیم عملیات لو رفته است.آن موقع من همراه دو نفر دیگر از غواصان ، آقای ارجمند و اصانلو بودم. مواردی که می دیدیم نشان می داد که عملیات آن گونه که باید پیش نمی رود.مثلا وقتی برای شناسایی می رفتیم می دانستیم که عراقی ها در حالت معمولی ترانه عربی گوش می کنند، در حالی که طی آن مدت حتی رادیو گوش نمی کردند و یا حتی با هم صحبت هم نمی کردند،درحالی که می دانید عرب ها همه با هم در جمع حرف می زنند. چندین بار که توانستیم به خطوط دشمن نفوذ کنیم تمام علایم نشان می داد که آن ها از حضور ما مطلع شده اند.ما در شناسایی ها ، هیچ یک از عراقی ها را در خواب ندیدیم،همه آماده بودند.وقتی بر گشتیم،اعلام کردیم عراقی‌ها مطلع شده اند و خبرهایی هست . می دانید که ما دو نوع عملیات داریم.یک نوع عملیات غافلگیری به نام غافلگیری در زمان؛ که زمان آغازعملیات نباید اعلام شود، یک نوع دیگر آن است که شما زمان عملیات را باید بگویید تا طرف مقابل بترسد.چون عملیات کربلای 4 عملیات خیلی بزرگی بود به عمد کاری کرده بودند که عراق نتواند در خطوط دفاع مقاومت کند.البته این کار درست بود ولی کمک جدی آمریکایی ها که در این منطقه و این عملیات به طور مستقیم وارد شدند، و از سوی دیگر کمک اطلاعاتی و بسیار جدی شوروی آن زمان و علاوه بر آن سلاح های جدیدی که استفاده شد باعث بروز مشکلاتی برای رزمندگان ما شد. دراین عملیات حدود
7 تا 10 کیلومتر در آب حرکت کردیم و از نزدیکی های بصره سر در آوردیم ، آن ها از سلاح هایی استفاده می کردند که ما تا آن موقع ندیده بودیم.سلاح هایی که وقتی آن ها روی آب را می‌زدند، آب یک باره برای حدود صد و پنجاه متر منفجر می شد. بعدها فهمیدیم که این ها سلاح های جدیدی است که با کمک مستقیم روس ها، آمریکایی ها و فرانسوی ها تهیه شده است.

بالاخره متوجه شدید ،عملیات چگونه لو رفته است؟


ما هیچ وقت نفهمیدیم که این عملیات از کجا لو رفت،چون در خطوط، کاری انجام نمی شد که آن ها متوجه عملیات شوند.حتی تعداد کسانی هم که می دانستند آن روز عملیات خواهد بود حدود
5- 4 نفر بود.ما فقط چند نفر بودیم که می دانستیم باید از خطوط عبور کنیم. به همین دلیل وقتی تا آخر مسیر رفتیم، یک دفعه متوجه شدیم که پشتمان بسته شده است. اتفاقاتی افتاد که فقط می توانید در فیلم های سینمایی ببینید. شاید عجیب باشد ولی شرایط به نحوی شده بود که وقتی ما عراقی ها را می دیدیم به آن ها سلام می دادیم ، فقط بعضی ها با تعجب ما را نگاه می کردند با خودشان می گفتند که چرا ما این شکلی لباس پوشیده ایم. ما موظف بودیم که عبور کنیم اماگاهی هم مجبور می شدیم که درگیر شویم. تا این که در آخر ماموریت یکباره به ما گفتند که از جناحین نتوانسته اند عبور کنند و برگردید. ما هم دوباره تمام این مسیر را، بازگشتیم. ساعت هشت و پنجاه دقیقه صبح بود که به کنار اروند رود رسیدیم.در آن عملیات تمام مدت شب از رودخانه عبور می کردیم. حدود دو ساعت طول کشید تا از خطوط عبور کنیم که گاهی همراه با درگیری بود. حدود دو ساعت می دویدیم و بعضی از سنگرها را منهدم می کردیم. تا خط چهارم رفته بودیم. با این همه به ما گفتند برگردید و دوباره از خط سوم و دوم برگشتیم.وقت اذان صبح بود که به خط اول رسیدیم .نماز هم خواندیم. برای 5-4 ساعت زخمی ها را جابه جا می کردیم. البته به خط دوم هم سرکشی کردیم چون بعضی از دوستانمان که زخمی شده بودند آنجا بودند.بعد شکسته شدن خط، حدود سه ساعت با نیروهای عراقی به صورت تن به تن مبارزه کردیم،آن هم به صورت کتک کاری ، هر دوطرف هر چقدر توان داشتند با مشت ، لگد، سیلی یا با نارنجک همدیگر را می زدند.

پس شرایط خیلی خاصی حاکم شده بود؟

بله درگیری بسیار شدید بود.حتی من به دوستان گفتم که این به فیلم سینمایی شباهت دارد اصلا به جنگ شباهت ندارد.چون من در جنگ های غرب کشور در قرارگاه رمضان در جنگ های کردستان و خیلی جنگ ها شرکت کرده بودم ، خانواده من نظامی است و به همین دلیل جنگ را می شناسم. شدت آتش؛تعداد نیروها و ... کاملا به فیلم سینمایی شباهت داشت . شاید باور نکنید حتی در منطقه کربلای 5 در روز اول تعداد تانک های عراقی بیشتر از تعداد نیروهای ما بود.فکر می کنم در منطقه حدود 6 هزار تانک وجود داشت. فقط در آن محدوده کوچک ده ها تانک عراقی با سلاح های مختلف آتش گرفت. البته تلفات هم بسیار زیاد بود.کربلای 5 عملیاتی بود که بچه ها متر به متر می جنگیدند. همان طور که می دانید در جریان امضای قطعنامه این گونه فکر کرده بودند که هر قراردادی نوشته شود قرار نیست اجرا شود بنابراین می خواستند چند بند مبهم بنویسند.اما جمهوری اسلامی ایران قطعنامه را درکربلای 5 به آنها تحمیل کرد. در کربلای 5 آمریکایی ها ،روس ها ،فرانسوی ها، انگلیسی ها و اسرائیلی ها همه فهمیدند با نیرویی می جنگند که به راحتی زورشان به آن نمی رسد. اگر چه آن ها درس نگرفتند و باز هم در جنگ های 33 روزه دوباره ضربه خوردند. با این حال واقعا بچه ها کار بسیار بزرگی کردند و عملیات هم موفقیت آمیز بود ولی متاسفانه گردان ما هم تمام شد! بسیاری از بچه های غواص شهید شدند.

با این وجود تعداد کمی از رزمندگان غواص عملیات کربلای 5 زنده ماندند؟


بله.صحبتی که یکی از فرماندهان کربلای 5 مطرح کرد این بود که نگذارید برای رزمندگانی که در شکسته شدن خط نقش دارند اتفاقی بیفتد،آن ها را زنده برگردانید. می خواستند کسی باشد که اتفاقات و حوادث عملیات را روایت کند. اصلا این موضوع را به صراحت به ما گفتند . البته ما آن موقع به این مسائل توجه نداشتیم .حتی برای این که گروه 5 و یا 6 نفری این عملیات زنده باشند هر گروه را به یک نفر محول کردند و گفتند این گروه را از خطوط اول ؛ دوم و سوم عبور بدهید و عقب ببرید و این ها را جلو نیاورید.




لیست کل یادداشت های این وبلاگ